معنی فارسی savement
B1مفهوم کلمه به معنای ذخیره یا حفظ کردن دستاوردها و تلاشها است.
The act of saving or preserving outcomes or efforts.
- NOUN
example
معنی(example):
نتیجه تلاشهای او به وضوح در موفقیت پروژه مشهود بود.
مثال:
The savement of his efforts was evident in the project's success.
معنی(example):
او به دستاوردهایش بسیار افتخار میکرد.
مثال:
She took great pride in the savement of her achievements.
معنی فارسی کلمه savement
:
مفهوم کلمه به معنای ذخیره یا حفظ کردن دستاوردها و تلاشها است.