معنی فارسی savoir faire

C1

توانایی مدیریت موقعیت‌های چالش‌برانگیز با اعتماد به نفس و مهارت.

The ability to act or speak effectively in social situations.

example
معنی(example):

او با مهارت بالایی به این وضعیت رسیدگی کرد.

مثال:

She handled the situation with great savoir faire.

معنی(example):

مهارت در رسیدگی به مسائل اجتماعی در تعاملات اجتماعی مهم است.

مثال:

Savoir faire is important in social interactions.

معنی فارسی کلمه savoir faire

: معنی savoir faire به فارسی

توانایی مدیریت موقعیت‌های چالش‌برانگیز با اعتماد به نفس و مهارت.