معنی فارسی savoys
B2نوعی کلم که برگهای بزرگ و پیچیدهای دارد و معمولاً در آشپزی استفاده میشود.
A type of cabbage with curled leaves, commonly used in cooking.
- noun
noun
معنی(noun):
Savoy cabbage
معنی(noun):
An Italian noble family, which became the ruling (hereditary) dynasty of Sardinia and later of Italy
معنی(noun):
A member of the Savoy noble family
example
معنی(example):
کلمهای ساوی معمولاً در سالادها و سوپها استفاده میشوند.
مثال:
Savoys are often used in salads and soups.
معنی(example):
او ترجیح میدهد با کلمهای ساوی بپزد بهدلیل طعمی منحصر بهفرد آنها.
مثال:
She prefers to cook with savoys for their unique flavor.
معنی فارسی کلمه savoys
:
نوعی کلم که برگهای بزرگ و پیچیدهای دارد و معمولاً در آشپزی استفاده میشود.