معنی فارسی savvier

B1

باهوش‌تر، آگاه‌تر و مهارت بیشتری در درک یا در مدیریت شرایط دارند.

Having practical knowledge or understanding; being clever or shrewd.

adjective
معنی(adjective):

Shrewd, well-informed and perceptive.

example
معنی(example):

او از بیشتر همکارانش باهوش‌تر است.

مثال:

She is savvier than most of her colleagues.

معنی(example):

باهوش‌تر بودن در کسب و کار می‌تواند به موفقیت بهتری منجر شود.

مثال:

Being savvier in business can lead to better success.

معنی فارسی کلمه savvier

: معنی savvier به فارسی

باهوش‌تر، آگاه‌تر و مهارت بیشتری در درک یا در مدیریت شرایط دارند.