معنی فارسی sawish
B1احساس دلتنگی و نبودن در کنار شخص یا مکانی که دوست دارید.
Feeling a sense of longing or homesickness.
- OTHER
example
معنی(example):
او وقتی به خانوادهاش فکر میکند، احساسی شبیه به احساس دلتنگی دارد.
مثال:
He feels sawish when he thinks about his family.
معنی(example):
دور بودن از خانه باعث میشود او احساس دلتنگی کند.
مثال:
Being away from home makes her feel sawish.
معنی فارسی کلمه sawish
:
احساس دلتنگی و نبودن در کنار شخص یا مکانی که دوست دارید.