معنی فارسی sax.

A2

ساز بادی از خانواده چوبی‌ها که در جاز و موسیقی پاپ استفاده می‌شود.

A woodwind musical instrument, typically associated with jazz.

example
معنی(example):

ساکسوفون یک ساز محبوب در موسیقی جاز است.

مثال:

The sax. is a popular instrument in jazz music.

معنی(example):

او در طول کنسرت به زیبایی ساکسوفون نواخت.

مثال:

He played the sax. beautifully during the concert.

معنی فارسی کلمه sax.

: معنی sax. به فارسی

ساز بادی از خانواده چوبی‌ها که در جاز و موسیقی پاپ استفاده می‌شود.