معنی فارسی saxonish
B1ساکسونی، به ویژگیهای مربوط به انگلیسیهای ساکسون اشاره دارد، به ویژه در گستره فرهنگی و تاریخی.
Relating to the Saxons or their characteristics, especially in cultural or historical contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
معماری در آن شهر دارای سبک ساکسونی است.
مثال:
The architecture in that town has a saxonish style.
معنی(example):
برخی از سنتها در آنجا به طور قابل توجهی ساکسونی هستند.
مثال:
Some of the traditions there are quite saxonish in nature.
معنی فارسی کلمه saxonish
:
ساکسونی، به ویژگیهای مربوط به انگلیسیهای ساکسون اشاره دارد، به ویژه در گستره فرهنگی و تاریخی.