معنی فارسی saxonising

B1

ساکسونی کردن، در حال فرایند تغییر یا تطبیق با ویژگی‌ها و فرهنگ ساکسونی.

Present participle form of saxonise.

example
معنی(example):

آنها در حال ساکسونی کردن مدارک تاریخی برای نمایشگاه هستند.

مثال:

They are saxonising the historical documents for the exhibit.

معنی(example):

او در حال ساکسونی کردن سخنرانی‌اش است تا با مخاطبان بهتر ارتباط برقرار کند.

مثال:

She is saxonising her speech to better connect with the audience.

معنی فارسی کلمه saxonising

: معنی saxonising به فارسی

ساکسونی کردن، در حال فرایند تغییر یا تطبیق با ویژگی‌ها و فرهنگ ساکسونی.