معنی فارسی scaffoldage

B2

اسکافلج، سیستم ساختاری که به حفظ ایمنی کارگران در محل‌های ساختمانی کمک می‌کند.

A structural system used to provide safety for workers during construction.

example
معنی(example):

اسکافلج اطراف ساختمان ایمنی را در طول نوسازی تضمین کرد.

مثال:

The scaffoldage around the building ensured safety during renovations.

معنی(example):

اسکافلج مناسب برای کارگران ساختمانی حیاتی است.

مثال:

Proper scaffoldage is crucial for construction workers.

معنی فارسی کلمه scaffoldage

: معنی scaffoldage به فارسی

اسکافلج، سیستم ساختاری که به حفظ ایمنی کارگران در محل‌های ساختمانی کمک می‌کند.