معنی فارسی scaldies

B1

سوختگی‌های ناشی از مایعات داغ.

A colloquial term for burns caused by hot liquids.

example
معنی(example):

سوختگی‌ها سریعاً درمان شدند تا از عفونت جلوگیری شود.

مثال:

The scaldies were treated quickly to prevent infection.

معنی(example):

مراقبت مناسب از سوختگی‌ها برای بهبودی ضروری است.

مثال:

Proper care for scaldies is crucial for healing.

معنی فارسی کلمه scaldies

: معنی scaldies به فارسی

سوختگی‌های ناشی از مایعات داغ.