معنی فارسی scallions
A2کرهچنگها، نوعی سبزی معروف که از خانواده پیازها هستند و در آشپزی به کار میروند.
A type of green onion used widely in cooking for flavor and garnish.
- noun
noun
معنی(noun):
A spring onion, Allium fistulosum.
معنی(noun):
Any of various similar members of the genus Allium.
معنی(noun):
Any onion that lacks a fully developed bulb.
معنی(noun):
A leek.
example
معنی(example):
کرهچنگها طعم تازهای به سالادها میدهند.
مثال:
Scallions add a fresh flavor to salads.
معنی(example):
بسیاری از دستورهای آشپزی از کرهچنگها به عنوان تزیین استفاده میکنند.
مثال:
Many recipes use scallions as a garnish.
معنی فارسی کلمه scallions
:
کرهچنگها، نوعی سبزی معروف که از خانواده پیازها هستند و در آشپزی به کار میروند.