معنی فارسی scalpel

B1 /ˈskælpəl/

چاقوی جراحی، ابزاری با لبه‌ی تیز که برای برش‌های دقیق در جراحی استفاده می‌شود.

A small and extremely sharp knife used for surgery.

noun
معنی(noun):

A small straight knife with a very sharp blade used for surgery, dissection and craftwork.

example
معنی(example):

جراح در طول عمل جراحی از یک چاقوی جراحی استفاده کرد.

مثال:

The surgeon used a scalpel during the operation.

معنی(example):

چاقوی جراحی بسیار تیز و دقیق است.

مثال:

A scalpel is very sharp and precise.

معنی فارسی کلمه scalpel

: معنی scalpel به فارسی

چاقوی جراحی، ابزاری با لبه‌ی تیز که برای برش‌های دقیق در جراحی استفاده می‌شود.