معنی فارسی scandaling
B1به معنای خشمگین کردن یا شوکه کردن دیگران از طریق افشای واقعیتی ناخوشایند.
The act of causing outrage or shock, typically by revealing unacceptable or immoral truths.
- VERB
example
معنی(example):
رسانهها در حال خشمگین کردن امور سیاسی شهر هستند.
مثال:
The media is scandaling the political affairs of the city.
معنی(example):
او در حال خشمگین کردن حقیقت درباره وضعیت است.
مثال:
He is scandaling the truth about the situation.
معنی فارسی کلمه scandaling
:
به معنای خشمگین کردن یا شوکه کردن دیگران از طریق افشای واقعیتی ناخوشایند.