معنی فارسی scandalising
B1ایجاد احساس شوک یا خشم در دیگران به دلیل عمل یا گفتاری که ناپسند یا غیرقابل پذیرش به نظر می‌رسد.
Causing shock or outrage in others through one's actions or statements.
- verb
verb
معنی(verb):
To cause great offense to (someone).
معنی(verb):
To reproach.
معنی(verb):
To disgrace.
معنی(verb):
To libel.
معنی(verb):
To reduce the area and efficiency of a sail by expedient means (e.g. slacking the peak and tricing up the tack) without properly reefing, thus slowing boat speed.
example
معنی(example):
جزئیات شوکه‌کننده این ماجرا همه را متعجب کرد.
مثال:
The scandalising details of the affair shocked everyone.
معنی(example):
رفتار او برای کسانی که به سنت‌ها اهمیت می‌دهند، شوکه‌کننده است.
مثال:
His behaviour is scandalising to those who value tradition.
معنی فارسی کلمه scandalising
:
ایجاد احساس شوک یا خشم در دیگران به دلیل عمل یا گفتاری که ناپسند یا غیرقابل پذیرش به نظر می‌رسد.
