معنی فارسی scantity

B1

کمبود و کم‌ترین مقدار، به ویژه در زبان غیررسمی و یا ادبیات.

The state or quality of being scant or scarce.

example
معنی(example):

کمبود منابع باعث شد تا انجام پروژه دشوار باشد.

مثال:

The scantity of resources made it difficult to complete the project.

معنی(example):

در طول رویداد، کمبود غذا به وضوح مشاهده می‌شد.

مثال:

There was a noticeable scantity of food during the event.

معنی فارسی کلمه scantity

: معنی scantity به فارسی

کمبود و کم‌ترین مقدار، به ویژه در زبان غیررسمی و یا ادبیات.