معنی فارسی scarborough
B1اسکاربرو، یک شهر در سواحل شمال شرقی انگلستان که به خاطر سواحل آن شناخته شده است.
A seaside town in North Yorkshire, England, known for its beaches and tourism.
- OTHER
example
معنی(example):
اسکاربرو یک شهر ساحلی محبوب در بریتانیا است.
مثال:
Scarborough is a popular coastal town in the UK.
معنی(example):
آنها تعطیلات تابستانی خود را در اسکاربرو در کنار دریا گذراندند.
مثال:
They spent their summer vacation in Scarborough by the sea.
معنی فارسی کلمه scarborough
:
اسکاربرو، یک شهر در سواحل شمال شرقی انگلستان که به خاطر سواحل آن شناخته شده است.