معنی فارسی scarf-skin

B1

پوستی که شبیه شال است و معمولاً نرم‌تر و گرم‌تر از پوست‌های دیگر است.

A type of skin that resembles a scarf, often known for its softness.

noun
معنی(noun):

The epidermis, the outermost layer of skin, especially that which forms the cuticle of a nail.

example
معنی(example):

پوست شال مانند حیوان بسیار نرم و گرم است.

مثال:

The scarf-skin of the animal is very soft and warm.

معنی(example):

پوست شال مانند اغلب در کالاهای لوکس مد استفاده می‌شود.

مثال:

Scarf-skin is often used in luxury fashion items.

معنی فارسی کلمه scarf-skin

: معنی scarf-skin به فارسی

پوستی که شبیه شال است و معمولاً نرم‌تر و گرم‌تر از پوست‌های دیگر است.