معنی فارسی scarfskin

B1

پوست اسکارف به لایه خارجی و سطحی پوست اشاره دارد که در برخی از جانداران به دلیل ریزش پوست، در معرض دید قرار می‌گیرد.

The outer layer of skin, often discarded during the shedding process in certain animals.

noun
معنی(noun):

The epidermis, the outermost layer of skin, especially that which forms the cuticle of a nail.

example
معنی(example):

پوست اسکارف لایه خارجی پوست است که در زمان ریزش پوست افتاده می‌شود.

مثال:

Scarfskin is the outermost layer of skin that is shed in molting.

معنی(example):

برخی از خزندگان یک پوست اسکارف دارند که به طور دوره‌ای می‌ریزند.

مثال:

Some reptiles have a scarfskin that they shed periodically.

معنی فارسی کلمه scarfskin

: معنی scarfskin به فارسی

پوست اسکارف به لایه خارجی و سطحی پوست اشاره دارد که در برخی از جانداران به دلیل ریزش پوست، در معرض دید قرار می‌گیرد.