معنی فارسی scarman

B1

کارگر زخم‌زده، به فردی اطلاق می‌شود که زخم‌هایی بر تن دارد به دلیل وظایف شغلی‌اش.

A man who has scars, often from work-related injuries.

example
معنی(example):

کارگر زخم‌زده به خاطر مهارت فوق‌العاده‌اش مشهور بود.

مثال:

The scarman was known for his remarkable craftsmanship.

معنی(example):

در داستان‌های قدیمی، کارگر زخم‌زده نماد شجاعت بود.

مثال:

In old tales, the scarman was a symbol of bravery.

معنی فارسی کلمه scarman

: معنی scarman به فارسی

کارگر زخم‌زده، به فردی اطلاق می‌شود که زخم‌هایی بر تن دارد به دلیل وظایف شغلی‌اش.