معنی فارسی sceptres

B2

سپر، عصایی معمولاً تزئین شده است که به عنوان نماد قدرت و سلطنت مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A ceremonial staff or rod, often adorned and representing authority.

noun
معنی(noun):

An ornamental staff held by a ruling monarch as a symbol of power.

example
معنی(example):

موزه، سپرهای قدیمی از فرهنگ‌های مختلف را به نمایش گذاشت.

مثال:

The museum displayed ancient sceptres from various cultures.

معنی(example):

سپرها اغلب به عنوان نمادهایی از قدرت و اقتدار دیده می‌شوند.

مثال:

Sceptres are often seen as symbols of power and authority.

معنی فارسی کلمه sceptres

: معنی sceptres به فارسی

سپر، عصایی معمولاً تزئین شده است که به عنوان نماد قدرت و سلطنت مورد استفاده قرار می‌گیرد.