معنی فارسی schaapsteker
B2شخصی که به کار پشمچینی گوسفند میپردازد.
A person who shears sheep.
- NOUN
example
معنی(example):
سخارپستر به طرز ماهرانهای گوسفند را پشمچینی کرد.
مثال:
The schaapsteker skillfully sheared the sheep.
معنی(example):
او یاد گرفت که به عنوان یک سخابستر در مزرعه کار کند.
مثال:
He learned to work as a schaapsteker on the farm.
معنی فارسی کلمه schaapsteker
:
شخصی که به کار پشمچینی گوسفند میپردازد.