معنی فارسی schmancier
B1شیکتر، با استفاده از ویژگیها یا خدمات لوکستر.
More chic or stylish, often with better or more luxurious features.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Fancy, especially in a contrived or pretentious fashion.
example
معنی(example):
این رستوران کمی شیکتر از رستوران دیگری است که ما رفتیم.
مثال:
This restaurant is a bit schmancier than the other one we visited.
معنی(example):
هتل شیکتر بود و دکوراسیون لوکسی داشت.
مثال:
The hotel was schmancier, with luxurious decor.
معنی فارسی کلمه schmancier
:
شیکتر، با استفاده از ویژگیها یا خدمات لوکستر.
