معنی فارسی schmeered

B1

شکل گذشته فعل 'schmear' مشابه به 'shmear'، به معنی مالیدن یا پخش کردن.

Past tense of 'schmear', indicating the action of having smeared something.

verb
معنی(verb):

To spread something, often a bagel spread.

معنی(verb):

To bribe.

example
معنی(example):

او مربا را بر روی نان تست مالید.

مثال:

She schmeered jam on the toast.

معنی(example):

او خامه را بر روی قهوه‌اش مالید.

مثال:

He schmeered cream on his coffee.

معنی فارسی کلمه schmeered

: معنی schmeered به فارسی

شکل گذشته فعل 'schmear' مشابه به 'shmear'، به معنی مالیدن یا پخش کردن.