معنی فارسی schmelze

B1

ذوب، فرآیند تبدیل یک ماده جامد به مایع در اثر حرارت.

The process of melting, especially in relation to metals.

example
معنی(example):

فلز وقتی به اندازه کافی گرم شود، ذوب می‌شود.

مثال:

The metal will schmelze when heated enough.

معنی(example):

فرایند ذوب در متالورژی مهم است.

مثال:

The schmelze process is important in metallurgy.

معنی فارسی کلمه schmelze

: معنی schmelze به فارسی

ذوب، فرآیند تبدیل یک ماده جامد به مایع در اثر حرارت.