معنی فارسی schmo

B1

شخصی که معمولاً احمق یا بی‌دغدغه به نظر می‌رسد.

A foolish or inept person.

noun
معنی(noun):

A stupid or obnoxious person.

example
معنی(example):

او فقط یک آدم ساده است که هیچ چیزی را جدی نمی‌گیرد.

مثال:

He's just a schmo who doesn't take anything seriously.

معنی(example):

احمق نباش؛ روی کارت تمرکز کن!

مثال:

Don't be a schmo; focus on your work!

معنی فارسی کلمه schmo

: معنی schmo به فارسی

شخصی که معمولاً احمق یا بی‌دغدغه به نظر می‌رسد.