معنی فارسی schmoe
B1آدم احمق، کسی که در موقعیتهای اجتماعی رفتار نادرستی دارد.
A slang term for a foolish or inept person.
- NOUN
example
معنی(example):
او گاهی مانند یک آدم احمق رفتار میکند.
مثال:
He acts like a schmoe sometimes.
معنی(example):
احمق نباش و دوباره کلیدهایت را فراموش نکن.
مثال:
Don't be a schmoe and forget your keys again.
معنی فارسی کلمه schmoe
:
آدم احمق، کسی که در موقعیتهای اجتماعی رفتار نادرستی دارد.