معنی فارسی schmutz
B1 /ʃmʊt͡s/کثیفی، آثار یا لکههای چسبیده به اشیاء.
Mess or dirt.
- noun
noun
معنی(noun):
Dirt, filth
example
معنی(example):
پس از باران، ماشین در کثیفی پوشیده شده بود.
مثال:
The car was covered in schmutz after the rain.
معنی(example):
باید کثیفی را از عینکهایم پاک کنم.
مثال:
I need to wipe the schmutz off my glasses.
معنی فارسی کلمه schmutz
:
کثیفی، آثار یا لکههای چسبیده به اشیاء.