معنی فارسی scholarlike

B1

شبیه به یک دانشمند، معانی که به تلاش‌های علمی مربوط می‌شود.

Resembling or characteristic of a scholar; academic in nature.

example
معنی(example):

روش تفکر او بسیار شبیه به یک دانشمند بود و نشان‌دهندهٔ تجزیه و تحلیل عمیق بود.

مثال:

Her thought process was very scholarlike, demonstrating deep analysis.

معنی(example):

او به موضوع به شیوه‌ای شبیه به دانشمندان نزدیک شد و منابع مختلفی را ذکر کرد.

مثال:

He approached the topic in a scholarlike manner, citing various sources.

معنی فارسی کلمه scholarlike

: معنی scholarlike به فارسی

شبیه به یک دانشمند، معانی که به تلاش‌های علمی مربوط می‌شود.