معنی فارسی school-going
B1مرتبط با رفتن به مدرسه، به فرآیند یا عادت رفتن به کلاس اشاره دارد.
Relating to the act of attending school.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کودکان مدرسهرو چیزهای مهم زیادی میآموزند.
مثال:
School-going children learn many important things.
معنی(example):
روال مدرسهرو او شامل مطالعه و بازی است.
مثال:
Her school-going routine includes studying and playing.
معنی فارسی کلمه school-going
:
مرتبط با رفتن به مدرسه، به فرآیند یا عادت رفتن به کلاس اشاره دارد.