معنی فارسی schoolkeeping
B1نگهداری از مدرسه، فعالیتهایی که شامل نظارت و رسیدگی به مسائل مرتبط با مدرسه میشود.
The act of maintaining and overseeing the operations and environment of a school.
- NOUN
example
معنی(example):
نگهداری از مدرسه میتواند شغلی چالشبرانگیز اما پاداشدهنده باشد.
مثال:
Schoolkeeping can be a challenging but rewarding job.
معنی(example):
نگهداری موثر از مدرسه برای ایجاد یک محیط یادگیری مثبت ضروری است.
مثال:
Effective schoolkeeping is essential for a positive learning environment.
معنی فارسی کلمه schoolkeeping
:
نگهداری از مدرسه، فعالیتهایی که شامل نظارت و رسیدگی به مسائل مرتبط با مدرسه میشود.