معنی فارسی schoolmaid

B1

زنی که مسئول خدمات نظافتی و کمک به عمل‌های اداری در محیط مدرسه است.

A maid or worker responsible for cleaning and maintaining order within a school environment.

example
معنی(example):

مراقب مدرسه به پاک نگه‌داشتن کلاس‌ها کمک کرد.

مثال:

The schoolmaid helped to keep the classrooms clean.

معنی(example):

ما مراقب مدرسه را دیدیم که در راهرو وسایل را مرتب می‌کرد.

مثال:

We saw the schoolmaid organizing supplies in the hallway.

معنی فارسی کلمه schoolmaid

: معنی schoolmaid به فارسی

زنی که مسئول خدمات نظافتی و کمک به عمل‌های اداری در محیط مدرسه است.