معنی فارسی schoolteachery

B2

سبک تدریس مرتبط با محیط‌های آموزشی و نحوه انتقال اطلاعات به دانش‌آموزان.

Relating to the qualities and practices of a teacher in a school environment.

example
معنی(example):

مهارت‌های تدریس او باعث شد که او مورد علاقه دانش‌آموزان باشد.

مثال:

Her schoolteachery skills made her a favorite among students.

معنی(example):

سبک تدریس درسی، همه بچه‌ها را سرگرم کرد.

مثال:

The schoolteachery style of the lesson engaged all the kids.

معنی فارسی کلمه schoolteachery

: معنی schoolteachery به فارسی

سبک تدریس مرتبط با محیط‌های آموزشی و نحوه انتقال اطلاعات به دانش‌آموزان.