معنی فارسی schouw

B1

یک بازدید یا بررسی رسمی از محل یا تجهیزات.

A formal inspection or review, typically of premises or machinery.

example
معنی(example):

آنها یک شکواییه از این تأسیسات انجام دادند.

مثال:

They conducted a schouw of the facility.

معنی(example):

شکواییه اغلب قبل از بازرسی‌ها انجام می‌شود.

مثال:

A schouw is often performed before inspections.

معنی فارسی کلمه schouw

: معنی schouw به فارسی

یک بازدید یا بررسی رسمی از محل یا تجهیزات.