معنی فارسی schrund
B1تنگه شکر، نوعی شکاف عمیق در یخچالهای طبیعی که ناشی از ذوب یخهاست.
A crevasse or deep crack in a glacier.
- NOUN
example
معنی(example):
تنگه شکر با آب یخی پر شده بود.
مثال:
The mountain shrund was filled with icy water.
معنی(example):
باید با احتیاط از تنگه شکر عبور میکردیم.
مثال:
We had to cross the schrund carefully.
معنی فارسی کلمه schrund
:
تنگه شکر، نوعی شکاف عمیق در یخچالهای طبیعی که ناشی از ذوب یخهاست.