معنی فارسی scimitered
B1سکیمیتردار به معنای داشتن تیغهای خمیده و تیز است که به طور معمول در شمشیرها دیده میشود.
Having a curved and sharp blade, typically associated with a type of sword.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تیغه شمشیر به صورت سکیمیتردار بود، خمیده و تیز.
مثال:
The blade of the sword was scimitered, curved and sharp.
معنی(example):
لبه سکیمیتردار آن را در نبرد مؤثرتر کرد.
مثال:
The scimitered edge made it more effective in battle.
معنی فارسی کلمه scimitered
:
سکیمیتردار به معنای داشتن تیغهای خمیده و تیز است که به طور معمول در شمشیرها دیده میشود.