معنی فارسی scintillae

B1 /sɪnˈtɪlaɪ/

اسکینتیلا، مقدار بسیار اندکی از چیزی، به ویژه شواهد یا اطلاعات.

A tiny or trace amount of something.

noun
معنی(noun):

A small spark or flash.

معنی(noun):

A small or trace amount.

مثال:

a scintilla of hope

example
معنی(example):

فقط چند قطره مدرک برای این پرونده باقی مانده است.

مثال:

There are only a scintillae of evidence left for the case.

معنی(example):

حتی یک قطره تردید هم می‌تواند بر تصمیم تأثیر بگذارد.

مثال:

Even a scintillae of doubt can affect a decision.

معنی فارسی کلمه scintillae

: معنی scintillae به فارسی

اسکینتیلا، مقدار بسیار اندکی از چیزی، به ویژه شواهد یا اطلاعات.