معنی فارسی scintilloscope
C1دستگاهی برای مشاهده و تجزیه و تحلیل تابشهای خفیف.
An instrument used to observe scintillation and analyze particle movement.
- NOUN
example
معنی(example):
اسنتیلوسکوپ به ما اجازه داد تا ذرات در حال حرکت را ببینیم.
مثال:
The scintilloscope allowed us to see the particles in motion.
معنی(example):
ما از یک اسنتیلوسکوپ برای تحلیل دادهها از آزمایش استفاده کردیم.
مثال:
We used a scintilloscope to analyze the data from the experiment.
معنی فارسی کلمه scintilloscope
:
دستگاهی برای مشاهده و تجزیه و تحلیل تابشهای خفیف.