معنی فارسی sclerosed

B1

اسکلروز شده به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن بافت دچار سفتی و سختی ناشی از بیماری یا آسیب می‌گردد.

Refers to the condition of tissue becoming hardened or stiff, often due to disease or injury.

adjective
معنی(adjective):

Hardened by sclerosis

معنی(adjective):

Lignified

example
معنی(example):

بافت اسکلروز شد و این امر آن را کمتر انعطاف‌پذیر کرد.

مثال:

The tissue became sclerosed, making it less flexible.

معنی(example):

مناطق اسکلروز شده در کبد می‌تواند نشان‌دهنده بیماری کبد باشد.

مثال:

Sclerosed areas in the liver can indicate liver disease.

معنی فارسی کلمه sclerosed

: معنی sclerosed به فارسی

اسکلروز شده به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن بافت دچار سفتی و سختی ناشی از بیماری یا آسیب می‌گردد.