معنی فارسی sclerotitic

B1

اسکلروتیتیک به حالتی از بافت اطلاق می‌شود که در آن سختی و تغییرات غیرعادی رخ می‌دهد.

Relating to or characterized by sclerosis, particularly in tissue.

example
معنی(example):

بافت اسکلروتیتیک نشانه‌های سخت شدن را نشان داد.

مثال:

The sclerotitic tissue showed signs of hardening.

معنی(example):

پزشکان تغییرات اسکلروتیتیک را در بیمار تشخیص دادند.

مثال:

Doctors diagnosed sclerotitic changes in the patient.

معنی فارسی کلمه sclerotitic

: معنی sclerotitic به فارسی

اسکلروتیتیک به حالتی از بافت اطلاق می‌شود که در آن سختی و تغییرات غیرعادی رخ می‌دهد.