معنی فارسی scolloping
B1اسکالوپ‌کردن به معنای ایجاد الگوها یا برش‌های دندانه‌دار در مواد مختلف مانند کاغذ و غذا است.
The act of modifying an edge or boundary to create decorative or functional shapes.
- verb
verb
معنی(verb):
To create or form an edge in the shape of a crescent or multiple crescents.
معنی(verb):
To bake in a casserole (gratin), originally in a scallop shell; especially used in form scalloped
معنی(verb):
To harvest scallops
example
معنی(example):
او لبه‌های کاغذ را اسکالوپ می‌کند.
مثال:
She is scolloping the edges of the paper.
معنی(example):
او از اسکالوپ کردن طرح‌های مختلف در پروژه هنری‌اش لذت می‌برد.
مثال:
He enjoys scolloping various designs for his art project.
معنی فارسی کلمه scolloping
:
اسکالوپ‌کردن به معنای ایجاد الگوها یا برش‌های دندانه‌دار در مواد مختلف مانند کاغذ و غذا است.
