معنی فارسی scoosh
B1اسپری کردن یا پاشیدن مایع به طور غیر رسمی.
To splash or apply liquid in a casual or playful manner.
- VERB
example
معنی(example):
من دوست دارم آب را با دستانم بریزم.
مثال:
I love to scoosh the water with my hands.
معنی(example):
شما میتوانید گل را برای نرمتر کردنش بریزید.
مثال:
You can scoosh the clay to make it smoother.
معنی فارسی کلمه scoosh
:
اسپری کردن یا پاشیدن مایع به طور غیر رسمی.