معنی فارسی scopuliform

B2

اشکالی که شبیه یا مرتبط با اسکوپولی هستند.

Resembling or shaped like a specific type or form of rock or geological formation.

example
معنی(example):

این گیاه دارای برگ‌های اسکوپولی‌فرمی است که شبیه سنگ‌ها هستند.

مثال:

The plant has scopuliform leaves that resemble rocks.

معنی(example):

اشکال اسکوپولی‌فرم می‌توانند در طبیعت بسیار جالب باشند.

مثال:

Scopuliform shapes can be very interesting in nature.

معنی فارسی کلمه scopuliform

: معنی scopuliform به فارسی

اشکالی که شبیه یا مرتبط با اسکوپولی هستند.