معنی فارسی scorched earth policy
C1سیاستی که در آن دولت یا ارتش به عمد منابع و زیرساخت‌ها را تخریب می‌کند تا دشمن از آنها استفاده نکند.
A military strategy that destroys anything that could be of use to the enemy.
- noun
noun
معنی(noun):
A strategy that involves destroying buildings, crops, and other resources that could be useful to opponents.
معنی(noun):
An intentional course of action that is drastic or ruinous.
example
معنی(example):
ارتش از سیاست زمین سوخته استفاده کرد تا منابع را از دشمن محروم کند.
مثال:
The army employed a scorched earth policy to deny resources to the enemy.
معنی(example):
در زمان‌های جنگ، سیاست زمین سوخته می‌تواند بسیار ویرانگر باشد.
مثال:
In times of war, a scorched earth policy can be very destructive.
معنی فارسی کلمه scorched earth policy
:
سیاستی که در آن دولت یا ارتش به عمد منابع و زیرساخت‌ها را تخریب می‌کند تا دشمن از آنها استفاده نکند.
