معنی فارسی scorchs

B2

به معنای سوزاندن یا حرارت دادن، به ویژه به قسمتی از چیزی.

To burn the surface of something with sudden heat.

example
معنی(example):

شعله‌ها چوب را سوزانده و آن را سوخته می‌گذارند.

مثال:

The flames scorch the wood, leaving it burnt.

معنی(example):

او اغلب هنگام پخت و پز انگشتانش را می‌سوزاند.

مثال:

He often scorchs his fingers when cooking.

معنی فارسی کلمه scorchs

: معنی scorchs به فارسی

به معنای سوزاندن یا حرارت دادن، به ویژه به قسمتی از چیزی.