معنی فارسی scordatura

C2

تکنیک تغییر تن تنظیم سیم‌های ساز، به ویژه برای ایجاد صداهای جدید.

A technique of tuning an instrument's strings to different pitches from the standard.

noun
معنی(noun):

Cross-tuning

example
معنی(example):

ویولن‌نواز از اسکورداتورا برای ایجاد صداهای منحصر به فرد در اجرا استفاده کرد.

مثال:

The violinist used scordatura to create unique sounds in the performance.

معنی(example):

اسکورداتورا می‌تواند چالش‌برانگیز باشد اما به موسیقی غنای بیشتری می‌بخشد.

مثال:

Scordatura can be challenging but adds richness to the music.

معنی فارسی کلمه scordatura

: معنی scordatura به فارسی

تکنیک تغییر تن تنظیم سیم‌های ساز، به ویژه برای ایجاد صداهای جدید.