معنی فارسی scoreless

B1

بدون گل، وضعیتی که در آن هیچ‌یک از تیم‌ها موفق به زدن گل نمی‌شوند.

Having no goals scored; a state of a game where both teams fail to score.

adjective
معنی(adjective):

No points or goals etc having been scored

example
معنی(example):

بازی بدون گل به پایان رسید و هر دو تیم نتوانستند گل بزنند.

مثال:

The game ended scoreless with both teams unable to score.

معنی(example):

در مسابقات بدون گل، دفاع معمولاً نقش کلیدی دارد.

مثال:

In scoreless matches, defense usually plays a key role.

معنی فارسی کلمه scoreless

: معنی scoreless به فارسی

بدون گل، وضعیتی که در آن هیچ‌یک از تیم‌ها موفق به زدن گل نمی‌شوند.