معنی فارسی scorpionweed

B2

نوعی گیاه که به اثرات دارویی آن مشهور است و در برخی نواحی با گیاهان دیگر اشتباه گرفته می‌شود.

A plant known for its medicinal properties, often found in arid regions.

example
معنی(example):

علف عقرب غالباً در نواحی خشک و شنی یافت می‌شود.

مثال:

Scorpionweed is often found in dry, sandy areas.

معنی(example):

گیاه علف عقرب خواص دارویی زیادی دارد.

مثال:

The scorpionweed plant has many medicinal properties.

معنی فارسی کلمه scorpionweed

: معنی scorpionweed به فارسی

نوعی گیاه که به اثرات دارویی آن مشهور است و در برخی نواحی با گیاهان دیگر اشتباه گرفته می‌شود.