معنی فارسی scotize
B1به معنای تغییر یک ایده یا استدلال به شیوهای که با اصول اسکوتیستی مطابقت داشته باشد.
To adapt or alter an argument or theory in accordance with Scotistic principles.
- VERB
example
معنی(example):
او میخواست استدلال را اسکوتیزه کند تا قابل درکتر شود.
مثال:
He wanted to scotize the argument to make it more comprehensible.
معنی(example):
تلاش برای اسکوتیزه کردن نظریه به ارائهای روشنتر منجر شد.
مثال:
The attempt to scotize the theory resulted in a clearer presentation.
معنی فارسی کلمه scotize
:
به معنای تغییر یک ایده یا استدلال به شیوهای که با اصول اسکوتیستی مطابقت داشته باشد.