معنی فارسی scouriness
B1خشن بودن یا از بین بردن خاک و رسوبات، به خصوص در مورد آب یا سایر سطوح.
The quality of being rugged or marked by erosion.
- NOUN
example
معنی(example):
زیر و بم رودخانه به قدری خشن بود که ماهیگیری را دشوار میکرد.
مثال:
The scouriness of the river made it difficult to fish.
معنی(example):
خشونت زمین کوهنوردان را به چالش کشید.
مثال:
The scouriness of the terrain challenged the hikers.
معنی فارسی کلمه scouriness
:
خشن بودن یا از بین بردن خاک و رسوبات، به خصوص در مورد آب یا سایر سطوح.