معنی فارسی scouting
B1 /ˈskaʊtɪŋ/اسکاتینگ به فعالیت‌ها و تمرین‌هایی اطلاق می‌شود که بر روی شناسایی و کشف محیط‌ها تمرکز دارد.
The activity of exploring an area for particular purposes such as camping, hiking, or gathering information.
- noun
noun
معنی(noun):
The act of one who scouts.
معنی(noun):
The Scout Movement.
معنی(noun):
The activities of boy scouts and girl scouts.
example
معنی(example):
اسکاتینگ مهارت‌های مهم زندگی را به جوانان آموزش می‌دهد.
مثال:
Scouting teaches important life skills to young people.
معنی(example):
آنها آخر هفته را در جستجوی مکان‌های مناسب برای کمپینگ گذراندند.
مثال:
They spent the weekend scouting for potential camping sites.
معنی فارسی کلمه scouting
:
اسکاتینگ به فعالیت‌ها و تمرین‌هایی اطلاق می‌شود که بر روی شناسایی و کشف محیط‌ها تمرکز دارد.
